هنگام شنیدن داستان یا مرور سایت یا شبکههای اجتماعی ما، ممکنه اسامی رو قاطی کنید یا نیاز به توضیح کوتاهی در مورد اونها داشته باشید.
این صفحه یک توضیح خیلی کوتاه از اسامی خاص میده و به مرور با هر اپیزود جدید پادکست و لغات به کار رفته در اون کامل میشه.
حکمران جمود زمینی، مهندس والاها، آهنگر
همسر یوانا
آفریننده دورف ها
سرزمینی خشک که در کنار ساحل آمان امتداد دارد و به هلکراکسه در شمال میرسد
دشت پوشیده از علف شمال دورتونیون که در داگور براگولاخ سوخت
جهان و زمین دنیای فانتزی تالکین
مشاور ملکه میریل در نومهنور
دختر فینگولفین.
مایا بود. گوی میوه لائورهلین به وی داده شد و سکان دار کشتی خورشید شد.
سرزمین اولیه والاها زمانی که آردا تخت و یکدست بود. بعد از شکسته شدن لامپها توسط ملکور. آلامارن شکافته شد و دو قاره سرزمین میانه و آمان به وجود آمد.
بندرگاه قوها. شهری که تلهری در شمال الدامار و نزدیک ساحل ساختند.
قاره ای در غرب آردا که والینور در آنجا قرار دارد.
الفهای روشنایی. الفهایی که به سرزمین آمان رفتند. به آنها کالاکوئندی هم میگفتند.
پسر فئانور
پسر فئانور
از خاندان هادور. وی در جلسه انسانها به صورت واضح به بدگویی از الفها پرداخت ولی بعدا مشخص شد که اصلا در جلسه حضور نداشته و مورگوت بدل آملاخ را به جلسه برای تفرقه افکنی فرستاده. سپس در کنار مائدروس کمر به جنگ با مورگوت بست.
زنی خردمند از قوم بئور. مکالمههای وی با فینرود درباره تفاوت انسان و الف در کتاب حلقه مورگوت، بخش آترابت آمده. او معشوقه آیگنور بود.
زنجیری که آئوله ساخته بود و تولکاس در نبرد قدرت با آن ملکور را اسیر کرد.
دژی که ملکور برای سائوران در شمال غربی سرزمین میانه به منظور دفاع از حمله والاها ساخت. او بعد از دزدیدن سیلماریلها به آنگباند فرار کرد و در آنجا را ساکن شد.
برادر فینرود و گالادریل. به همراه برادر دیگرش آیگنور فرمانروای دورتونیون بود.
سرزمین فراموش شده در جنوب آمان، ملکور آنجا اونگولیانت را پیدا کرد.
برادر فینرود و گالادریل. به همراه برادر دیگرش آنگرود فرمانروای دورتونیون بود.
آینوها همان ارواح مقدس، یا به عبارت آشناتر «فرشتگان مقرب»، اولین موجوداتی بودند که خلق شدند
سه قوم انسانها که اول از همه به بلریاند آمدند و با الفها متحد شدند
خالق و خداوندگار در دنیای فانتزی تالکین.
الف خاکستری. فقط مربوط به سریال حلقههای قدرت. معشوق برونوین. گروه او وظیفه نظارت بر سرزمینهای انسانها را دارند.
والای شفا دهنده، هدیه اش آرامش است
همسر ایرمو
لشگرگاه. سرزمینهایی در شرق سرزمین اوسریاند، مربع راست ردیف پایین. انسانها در بلریاند، ابتدا در آنجا ساکن شدند.
به معنی مردم ستارگان نامی که ارومه به الفها داد.
قسمت شرقی سرزمین آمان و نزدیک ساحل و رشته کوه پلوری. منزلگاه الفها در سرزمین آمان.
همسر باراهیر. مادر برن. کودکان و زنان خاندان بئور را پس از جنگ چهارم بلریاند از دورتونیون بیرون برد.
درختان عظیم و سخنگو که چوبانان و محافظان درختان و جنگلها و موجودات داخلشان بودند.
به آینه نگاه کنید.
این انگشتر ابتدا متعلق به فینرود بود. فینرود برای تشکر انگشتر را به باراهیر هدیه میکند. بعد از مرگ باراهیر انگشتر به برن پسرش و قرنها بعد به آراگورن میرسد.
مایای اولمو. بانوی دریاها. همسر اوسه.
دژ ملکور در شمال سرزمین میانه. زمان حمله والار بعد از بیدار شدن الفها، اوتومنو تخریب شد
موجودات نفرت انگیزی که ملکور از فاسد ساختن الفها به وجود آورد.
لامپی در جنوب آلامارن برای روشنایی آردا
والای شکارچی دیوان
مایای اولمو. دوستدار و مربی تلهری. شوهر اوئینن.
سرزمین رودهای هفتگانه. سرزمین الفهای سبز.در دوران دوم به لیندون معروف میشود و محل زندگی بعضی از الفهای نولدور، تلهری و خاکستری.
فرمانروای آبها - مرتبه دوم قدرت بعد از مانوه
برادر کوچکتر تینگول که پس از او رهبری تلهری ها را به عهده گرفت و آنها را به والینور برد.
الفهایی که کوچ بزرگ به غرب را شروع کردند ولی در بین راه پشیمان شدند و در سرزمین میانه ماندند; سیندار و ناندور.
عنکبوت عظیمی که با کمک ملکور درختان والینور رو نابود کرد و نورشون رو بلعید. مادر شلوب.
دختر تورگون شاهزاده گوندولین.
ارباب مکاشفه و رویا، مسئول باغ های لورین
همسر استه
همسر گورلیم که به دست نیروهای سائورون کشته شده بود
لامپی در شمال آلامارن برای روشنایی آردا
سرکرده مایاها، مایای در خدمت واردا
رهبر وانیار. بزرگترین شاه الفها.
الف تاریک. در نان الموت میزیست. شوهر آرهدل و پدر مایگلین.
فرمانده نخستین آدمیانی که وارد بلریاند شدند. دوست فینرود. جد خاندان بئور.
ناجی فینرود غارکن. انگشتر را به عنوان هدیه از فینرود گرفت. پدر برن.
جزیرهای که در خلیج بالار واقع بود.
پسر باراهیر. معشوقه لوتین.
زنی درمانگر در سرزمینهای جنوبی. عاشق اروندیر الف است. شخصیت وی را نازنین بنیادی بازی میکند و فقط مربوط به سریال حلقههای قدرت است.
مایای اهریمن ملکور
سرزمینهای اطراف رودخانه سیریون، بیشتر اتفاقات دوره اول ( کتاب سیلماریلیون ) در اینجا رخ میدهد.
دریای بزرگ. دریای غرب. دریایی که بین سرزمین میانه و آمان بود.
از خاندان بئور. از فرمانروایان این خاندان.
هفت سنگی که با هم در فواصل دور باهم در ارتباط بودند. ساخته فئانور. نومه نور ازین سنگها برای متحد نگه داشتن گوندور استفاده میکردند.
رشته کوه هایی در شرق سرزمین آمان نزدیک به خط ساحلی دریای بلهگایر.
پسر برونوین. او شمشیر شکسته عجیبی پیدا کرده که نشانی از سائورون بر آن مشخص میشود. شخصیت فقط مربوط به سریال حلقههای قدرت
پادشاه روهان در ارباب حلقهها
تالارهای ارواح
کوههای سه ضلعی که مورگوت بر فراز آنگباند بالا آورد.
بلندترین کوههای پلوری. بالای آنجا محل زندگی و فرماندهی مانوه و واردا بود.
ترانهای الفی که سرگذشت برن و لوتین را بازگو میکند.
درخت نقرهای در والینور که به همراه لائورهلین ایجاد روشنایی میکرد.
آخرین و بزرگترین گروه الفها که به آمان رفتند. همه آنها به آمان نرسیدند وچند گروه از آنها در سرزمین میانه ماندند; ناندور و سیندار. محبوب اولمو. دریانوردان و آوازخوانان معروف.
پسر فینگولفین. فرمانروای گوندولین.
پادشاه عقابان تحت فرمان مانوه.
قاصد سائورون که خود را به کالبد خفاشی عظیم در می آورد. لوتین با پوست او وارد آنگباند شد.
جزیره تنها. واقع در سواحل الدامار. تلهری ابتدا در آنجا ساکن شدند.
والای پهلوان، قدرمندترین و سریعترین والاها
همسر نسا
تنها کسی که خوب از پس ملکور برمیومد.
تپهای در میان شکاف رشته کوه پلوری که شهر تیریون روی آن بنا شد.
شهری که وانیار و نولدور بر روی تپه تونا ساختند.
مایا بود. گوی میوه تلپریون به او داده شد. سکان دار کشتی ماه شد.
الوه. رهبر تلهری. پادشاه سیندار در دوریات. همسر ملیان.
جزایری که والار آنها را هنگام پنهان شدن والینور در دریای بلهگائر، در شرق تول ارهسئا قرار دادند.
مدت کمی از بازگشت دوباره مورگوت به سرزمین میانه اتفاق افتاد. اورکها ناگهانی به الفها حمله کردند. الفهای سیندار، فالاس و ناندور به همراه دورفها در مقابل اورکهای مورگوت جنگیدند و تعداد زیادی از آنها را کشتند ولی الفهای ناندور صدمه زیادی دیدند و دنهتور کشته شد.
داگور براگولاخ. نبرد شعلههای ناغافل. نبرد چهارم بلریاند. مورگوت تو این جنگ تلفات زیادی به الفها و انسانها زد.
نبرد زیر ستارگان. دومین نبرد بزرگ بلریاند که بعد از ورود فئانور به بلریاند به وقوع پیوست و نولدور در آن پیروز شد.
داگور آگلارب. نبرد پرافتخار. الفها تو این جنگ مورگوت رو لوله کردند.
ساحل غربی سرزمین میانه که رودخانه سیریون در آن میریخت.
فئانور و همراهانش، تعداد زیادی از الفهای تلهری والینور را میکشند و کشتیهایشان را میدزدند.
آوازه خوان و حکیم سیندار. مبدع خط رونی. او عاشق لوتین بود.
گرگ خوی بزرگ دست پرورده سائورون، که هوان او را کشت . برن با پوست دراگلوئین وارد آنگباند شد.
سرزمین جنگلی مرتفع در جنوب آنگباند و شمال دوریات. آنگرود و آیگنور فرماندهان آنجا بودند.
فرزندخواندگان ارو که به دست آئوله ساخته شدند. لجبازی، چغری، سختجانی و صنعتگری از صفات آنها بود. خزد، نائوگریم یا گونهیرریم هم به آنها میگفتند.
سرزمینی در مربع سمت چپ ردیف وسط. که توسط مردم قوم هادور اداره میشد.
قلمرو پنهان تینگول و ملیان در بلریاند که به وسیله حلقه ملیان محافظت میشد.
شاهزاده و بعدها پادشاه خزد دوم در دوران دوم. در سریال دوست الروند است. او بعدها حامل یکی از ۷ حلقه قدرت دورفی میشود.
همسر دورین چهارم. این شخصیت فقط مربوط به سریال حلقههای قدرت است.
اسب فینگولفین که از والینور تا زمان مرگش همراهش بود. روخالور بعد از مرگ فینگولفین به هیتلوم رفت و از غصه دق کرد و مرد.
شمشیر فینگلفین.
ارباب تاریکی دوم
مهمترین دستیار ملکور
حلقه های قدرت را ساخت
سرزمین های بازی که شرق دوریات محصور بود. مائدروس و برادرانش از آنجا در مقابل مورگوت نگهبانی میکردند
سرزمینی که داستانهای ارباب حلقه ها، هابیت و بیشتر سیلماریلیون در آنجا اتفاق میافتد.
رودخانه بزرگ در بلریاند غربی که از شمال به جنوب کشیده میشد به خلیج بالار میریخت.
سه جواهر فوقالعاده که به دست فئانور از نور درختان والینور ساخته شد. ملکور آنها رو میدزدد و نولدور به خاطر پس گرفتن آنها به سرزمین میانه میرود
الفهای خاکستری. گروهی از تلهری ها که در سرزمین میانه ماندند و تحت رهبری تینگول در بلریاند زندگی کردند.
کسی که نقش کلهبریمبور رو در سریال حلقههای قدرت بازی میکنه
سرمنشا روح همه موجودات در دنیای فانتزی تالکین
عنکبوتی که در موردور ساکن بود و سام اون رو زخمی کرد. فرزند اونگولیانت
فرزند بزرگ فینوه. تواناترین الف آردا. سازنده سیلماریلها، پلانتیرها، خط فئانوری و بسیاری چیز دیگر.
او در پی انتقام از مورگوت به سرزمین میانه آمد و به دست بالروگها کشته شد.
گروهی از الفهای تلهری که سرزمین میانه را ترک نکردند و در سواحل شرقی دریای بلهگائر ماندند. کیردان فرمانروای آنها بود.
سرزمینی ساحلی در غرب بلریاند. الفهای فالاتریم به رهبری کیردان کشتیساز آنجا زندگی میکردند.
الفهای دریایی. گروهی از تلهری ها که به رهبری اولوه به سرزمین آمان رفتند.
استحکامات فئانور و پسرانش در شمال والینور، پس از تبعیدش
فرزند سوم فینوه. پدر گالادریل و فینرود.
او از سخن والار سرپیچی نکرد و به سرزمین میانه نرفت.
فلاگوند. پسر فینارفین. برادر گالادریل. فرمانروای نارگوتروند
فرزند دوم فینوه. اولین پادشاه برین نولدور در سرزمین میانه. فرمانروای هیتلوم.
پسر فینگولفین، او مائدروس را از شکنجه مورگوت نجات داد.
رهبر نولدور. پدر فئنور
نخستین گروه آدمیانی که وارد بلریاند شدند. موهای مشکی داشتند. نزدیک به نولدور.
سومین خاندان انسانها. بور و قد بلند بودند. جان سخت و جنگجو بودند. در سرزمینهای فینگولفین ساکن شدند.
دومین گروه انسانها که وارد بلریاند شدند. ارتباطشان با الفها کمتر از بقیه انسانها بود. موقهوهای و کوتاه قد تر بودند.
پسر فئانور. کارانتیر قاطی.
گرگ عظیم الجثه آنگباند که مورگوت او را از نسل دراگلوئین پرورش داد. او دست برن به همراه سیلماریل را درید. کارخاروت به دست هوآن کشته شد.
فئانور بعد ازینکه با کشتیهای تلهری به سرزمین میانه رسید، آنها را سوزاند.
نوه فئانور. فرزند کوروفین. بزرگترین صنعتگر تاریخ سرزمین میانه. فرمانروای ارهگیون.
درخت سیمین. از بذرهای گالاتیلیون بود و در تول ارهسئا کاشته شد.
پسر فئانور
به معنی آنانی که با صدا سخن میگویند. نامی که الفها به خود دادند.
سرزمینی که الفها در آن بیدار شدند و به دنیا آمدند. کوییوینن و کویوینن هم نوشته میشود.
پسر فئانور
رشته کوهی که مورگوت در جنوب سرزمینش به عنوان حفاظ بلند کرد.
رشته کوهی در جنوب دورتونیون.
این کوهستان جزو معدود مکانهایی هست که در دوران سوم هم وجود دارد. شهر موریا در زیر آن قرار دارد.
پیرترین الف سرزمین میانه. وی هیچ وقت سرزمین میانه را ترک نکرد و فرمانروای الفهای فالاتریم بود.
درخت سفید تیریون. درختی که یاوانا از رو تلپریون برای وانیار و نولدور ساخت.
دختر فینارفین. ملکه لوترین.
پدر هور و هورین.
- گرز عظیم مورگوت که با آن مقابل فینگولفین جنگید. به این گرز در کتاب بازگشت پادشاه هم اشاره شده. اورکها دروازه میناس تریت را با آن میشکنند.
اولین اژدها. سرباز مورگوت
رود بزرگ بلریاند شرقی که رودخانههای هفتگانه به آن میریزد.
جادوگر خاکستری سرزمین میانه، رهبر یاران حلقه
مایای نیه نا
فرمانروای بالروگها
یکی از دوازده یار باراهیر که فریب سائورون را خورد و مخفیگاه باراهیر را فاش کرد.
شهری پنهان به فرماندهی تورگون که در بلریاند واقع بود.
سومین پادشاه برین نولدور. فرمانروای لیندون در دوران دوم. نوه فینگولفین و فرزند فینگون.
درخت طلایی در والینور که به همراه تلپریون ایجاد روشنایی میکرد.
تینوویل. دختر تینگول و ملیان مایا. معشوقه برن.
پسر بزرگ فئانور. مائدروس یک دست پسر آرامتر فئانور بود
پسر فئانور
مانوه پادشاه والاها و فرمانروای ابر و باد و هواست.
دسته ای از آینوها که رتبه پایینتری از والاها داشتند. دستیار والاها
فرزند ایول و آرهدل. در جنگل نان الموت به دنیا آمد ولی بعدها به گوندولین رفت و از بزرگان آنجا شد.
ملکور فرشته نافرمان ارو بود. نخستین ارباب تاریکی و آینوی رانده شده. نام دیگرش مورگوت است.
یکی از مایار، زیبا و آوازه خوان، همسر تینگول
صورت فلکی برابر با اوریون، که واردا به عنوان راهنما برای الفها در آسمان قرار داد.
هزار مغاره. تالارهای تینگول و ملیان در دوریات.
خزد دوم. شهر باستانی و زیرزمینی دورفهای دورین که در زیر کوهستان مه آلود بود.
الفهای تاریک. روشنایی آمان را ندیدند
دریاچهای در شمال غرب دوریات محصور.
همسر فینوه. مادر فئانور. بافنده زبردست.
تار _ میریل. ملکه نایب السلطنه نومهنور. دختر تار _ پالانتیر . میریل در زنده بودن پدرش به دلایلی قدرت را به دست گرفت.
برج نگهبانی نولدور که فینرود آنرا در سرچشمه سیریون بنا شد. بعدها به دست سائورون میافتد و فینرود در آنجا کشته میشود. با میناس تیریت گوندور متفاوت است.
گردنبند ساخته دورفها برای فینرود.
دژ عظیم زیرزمینی که فینرود آن را به کمک دورفها ساخت.
والای جان ستاننده و قاضی مردگان
نگاهدار تالارهای ماندوس
همسر وایره
جنگلی تاریک در بلریاند شرقی، در شرق دوریات محصور. ایول در آنجا میزیست.
گروهی از تلهها که مهاجرت به غرب را ادامه ندادند و در سرزمین میانه ماندند و به جنگلها رفتند.
همسر فئانور.
والای رقصنده - همسر تولکاس
والاها الفهای نولدور را به خاطر خویشاوندکشی نفرین کردند. نفرینی که اگر از کارشان توبه نکنند و به شورششان علیه والاها ادامه دهند شامل حالشان خواهد شد
نفرین نولدور. پیشگویی شمال. سرنوشت نولدور
جنگلی در شمال دوریات. برن و لوتین در اینجا یکدیگر را میبینند.
سرزمین در کنار ساحل و غرب بلریاند. تورگون قبل از گوندولین آنجا ساکن بود.
دومین گروه الفها که به آمان رفتند. محبوب آئوله و زبردست در صنعت و زبان.
جزیرهای باشکوه در غرب سرزمین میانه، که به عنوان هدیه از سمت والار به انسانهایی که در جنگ علیه مورگوت شرکت کرده بودند داده شد. این جزیره در شرق سرزمین آمان و تول ارهسئا واقع شده.
درخت سفید نومهنور که از بذر آن درخت گوندور رشد کرد.
والای سوگواری
فرمانروای قوم هادور. دوست فینگولفین.
بانو هالت فرمانروای قوم هالت در طول جنگ با اورکها و حرکتشان تا شمال غربی دوریات.
از قوم هالت. پدر هالت. در جنگ با اورکها کشته شد.
دریای محصور در خشکی، الفها در شرق آن بیدار شدند.
کوهستان یخی صعب العبور، که در شمال سرزمین آمان و سرزمین میانه را به هم وصل میکرد.
سگ شکاری غول پیکری که در والینور، اورومه به کلهگورم داد. دوست و یاور لوتین.
با هورین برادرش به گوندولین رفت. پدر تور.
همراه برادرش هور به گوندولین رفت. پدر تورین. فرمانروای دورلومین.
سرزمین فینگلفین و فینگون در دوره اول. توی مربع سمت چپ ردیف وسط نقشه ما.
بلندترین درخت راش منهگروت. تینگول بالای آن خانهای ساخت و دخترش لوتین را در آن زندانی کرد.
ملکه والاها و خالق ستارگان - همسر مانوه
14 آینویی که به آردا آمدند تا آنجا را بسازند
صورت فلکی همسان دب اکبر، که واردا به عنوان راهنما برای الفها در آسمان قرار داد. معروف به داس والاها.
شهر والار در والینور. دو درخت تلپریون و لائورهلین در آنجا قرار داشت.
سرزمین نامیرایان در غرب آردا
ملکه گلها، همیشه جوان
همسر اورومی
نخستین گروه الفها که به آمان رفتند. الفهای زیبا. محبوب مانوه و واردا
والای بافنده قصه های جهان
همسر ماندوس
ملکه زمین - آفریننده هر چیز رستنی و حیوانات
همسر آئوله
آفریننده انت ها